متنی از ورتنی کاروِر، درباره نکتههایی که در یک زندگی پر مشغله نباید فراموش کرد
من همیشه جلوی دیگران به اینکه چقدر سرم شلوغ است افتخار میکردم. پیشرفت زندگی من وابسته بود به استرسِ قرارهای پشتسرهم و فشرده، چسبیدن به تلفنم برای جوابدادن تماسها و ایمیلها، و کارکردن تا ساعتها بعد از وقت اداری.پرمشغلگی باعث میشد حس کنم آدم بهدردبخور و پربازدهی هستم و از اینکه همه دنبالم باشند و با من کار داشته باشند لذت میبردم. یا حداقل به خودم این چیزها را میگفتم.
ولی واقعیت این بود که از پرمشغله بودنم احساس خوشبختی نمیکردم، هرچند سعی میکردم به خودم و اطرافیانم بقبولانم که اینطور است. مشغلهی زیاد، سلامتی جسمی و روانی من و همینطور رابطههایم را به خطر انداخته بود. برای من، اولویت همیشه با تمامکردن کارها بود. اگر اولویتهای شما هم دقیق و طبق برنامه پیشرفتن و عقبنیفتادن و تمامکردن کارها هستند، باید ببینید لذتبردن از کار، توجهکردن به آدمهایی که دوستشان دارید و مراقبتکردن از خودتان چه جایگاهی برایتان دارند؟
من در چند سال گذشته تغییرهای مهمی در این وضع دادهام، و حالا دیگر خیلی کم پیش میآید که برنامهام کاملاً پر باشد. البته شاید بعضی از روزها سرم شلوغ باشد، ولی درکل زندگی پرمشغلهای ندارم. آلبرت اینشتین گفته بود «سادگی از دلِ درهمریختگی بیرون میآید» و من هم میخواهم بگویم که از دلِ پرمشغلگی هم تمایل درونی شدیدی برای داشتن یک زندگی پرمعنیتر و کاملتر بیرون میآید.
۱- شک نداشتن
زندگیای را تصور کنید که سردرگمی و تردید در آن خیلی کمتر باشد. تردید نداشتن باعث میشود همه چیز آسانتر شود، هرچند رسیدن به این وضعیت تغییر و پشتکار میخواهد؛ مخصوصاً اگر معمولاً سرتان خیلی شلوغ است و حواستان زیاد جمع نیست. وقتی که دیگر دربارهی اینکه چه چیزی باعث میشود خوشبخت و سالم و بامحبت باشید شکی نداشته باشید، آنوقت است که میتوانید خوشبخت و سالم و بامحبت باشید.
۲- خوابیدن
وقتی بیش از حد کار میکنید، مغزتان تبدیل به یک لیست «تودو»ی طولانی میشود که مرتب طولانیتر میشود، و شما هم تمام شب آن را مرور میکنید. وقتی بتوانید فعالیتهای فشردهی بیرون از ذهن را متوقف کنید، آنوقت فعالیتهای فشردهی داخل ذهنتان هم خودبهخود متوقف میشوند. آنوقت است که میتوانید بخوابید.
۳- یادگرفتن
اگر برای گوش دادن به دیگران وقت بگذارید، چیزهای زیادی یادمیگیرید. وقتی سرتان خیلی شلوغ است گفتگوهایتان عجلهای هستند، ولی وقتی زمان و فضای کافی برای بیشتر حضور داشتن و درگیرشدن در این گفتگوها داشته باشید، میبینید که درسهای خیلی زیادی برای یادگرفتن در آنها هست. همهی آدمها حرفهایی برای گفتن به شما دارند که ممکن است به دردتان بخورند.
۴- کارهای معنیدارتر
من میتوانستم سختتر کار کنم، تولیدم را بیشتر کنم، و کارم را سریعتر گسترش بدهم. ولی در این زمینهها موفق نبودم. حالا که برای خودم کار میکنم، میتوانم کارهای معنیدارتر، پروژههایی که عاشقشان هستم، و ارتباطهایی که میدانم پایدار تر هستند را انتخاب کنم. من و دوستم برایان گاردنر از سایت نو سایدبار(no sidebar) در یک مصاحبه دربارهی این موضوع بیشتر صحبت کردهایم که متن آن را میتوانید از اینجا بخوانید: نقطهی تقاطع مینیمالیسم و کسبوکار اینترنتی موفق.
۵- ارتباطها
وقتی من یک لحظه هم تلفنم را کنار نگذارم چطور میتوانیم به هم توجه کنیم؟ یا وقتی حواسم جای دیگری باشد، چطور میتوانم حرفتان را بشنوم؟ کارهای اضافی را کنار بگذارید تا بتوانید برای آدمهایی که برایتان مهمتر هستند در زندگیتان جا باز کنید.هیچوقت برای این آدمها سرتان شلوغ نباشد.
۶- قدمزدن
آخرین باری که فقط برای لذتبردن قدمزدید را یادتان میآید؟ وقتی سرتان شلوغ است، معنیِ قدمزدن برایتان ممکن است زیاد کردن سرعت ترِدمیل یا فقط رفتن از نقطهی الف به نقطهی ب باشد. ولی قدمزدن برای لذتبردن با این کارها فرق میکند. با این نوع قدمزدن پاهایتان را کامل میکشید، دلتان باز میشود و متوجه چیزهایی میشوید که با روحتان صحبت میکنند.
۷- جرقهها
حتی وقتی مشغول کار هستید جرقههای خلاقانه به ذهن شما میآیند، ولی در این وضعیت جدیگرفتنِ آنها سخت است. اصلاً مگر در دنیای به این شلوغی کسی وقتی برای این ایدههای هیجانانگیز و دور از ذهن دارد؟ ولی اگر کمی روند زندگیتان را آهستهتر کنید، میبینید که همین ایدهها برجستهتر و واقعیتر میشوند. آنوقت است که همه چیز ممکن میشود.
۸- انعطافپذیری
یادم میآید آنقدر سرم شلوغ بود که حس میکردم اگر قرار باشد یک کار دیگر هم انجام بدهم دیگر نمیتوانم ادامه بدهم. وقتی درگیر چیزهای کمتری باشید، کنار آمدن با شرایط پیشبینی نشده خیلی آسانتر میشود. پس کمی انعطافپذیرتر باشید تا غافلگیریهای زندگی نتواند شما را کاملاً از مسیرتان خارج کند.
۹- محبت
وقتی سرتان زیاد شلوغ نیست، آدم مهربانتری میشوید و میتوانید مثال زندهای برای محبت باشید. بعد از مدتی، کمکم چیزهای کوچکی مثل لبخندها یا دست تکاندادنهای دیگران توجهتان را جلب میکنند و فرصت میکنید به پاسخهایی که به دیگران میدهید و رفتارتان با آنها بیشتر فکر کنید.
۱۰- عشق
جای زندگی پرمشغلهتان را با یک زندگی پرمعنی عوض کنید. وقتی درگیر حسها و علاقههایتان و کارهایی که دوست دارید بشوید و با آدمهایی که دوستشان دارید وقت بگذرانید، همهچیز شیرینتر میشود.
این ۱۰ چیز که در روی دیگرِ زندگی پرمشغلهتان میتوانید پیدایشان کنید، هروقت آماده باشید میتوانند وارد زندگیتان بشوند. پس یکی یکی برایشان در تقویمتان و همینطور در دلتان جا باز کنید. من در زندگی پرمشغلهام بهتدریج با این نکتهها روبرو شدم، ولی حالا هرکدامشان بخش بزرگی از زندگی آرام و آهستهی من هستند. شاید قبلاً بعضی از فرصتها را برای رهاشدن از پرمشغلگی از دست داده باشم، ولی بالاخره توانستم زندگیام را پسبگیرم.
منبع: be more with less